چکیده: این مقاله مفاهیم شهر و شیوههای شهری – پدیدههای فعالیت شهری – را توضیح میدهد که مستقیماً بر استقرار مبلمان خیابانی و مهمتر از همه اهمیتی که مردم به آنها دادهاند، تأثیر میگذارد. با توجه به کارکردهای واقعی، هویت، معنا (نمادشناسی)، کاربردها و اختصاصات آن. برای مطالعه همچنین درک رابطه مبلمان شهری با طراحی شهرها، تکمیل فضای عمومی، روشی است که با منظر شهری تداخل دارد، بسیار مهم است. شما باید درک کنید که چگونه جامعه در مقابل خود و خود دنیایی که آن را احاطه کرده نشان داده می شود و چه وسایلی هستند که در هنگام اتصال به شهر زندگی می کنند – از طریق استفاده و آداب و رسوم – زیرا این نیروهای حیاتی افراد و افراد است. شیوههای فضای جامعه که توسط تاکتیکهای ساکنان ایجاد میشود تا محیط، سلامتی، ایمنی و آسایش را فراهم کند، احساساتی که اغلب توسط مجموعه عناصری که مبلمان شهری شهرها را تشکیل میدهند درک میشوند.
کلیدواژهها: شیوههای شهری · مبلمان شهری · منظر شهری مقدمه شهر به عنوان پسزمینه شیوههای شهری. موضوع کلیدی در بسیاری از رشتهها، شهر همیشه موضوع تکراری برای محققانی است که به دنبال درک این پدیده فعالیت انسانی هستند. تاریخچه شهر در شرح مختصری از ایجاد فضای شهری و مظاهر آن، کارکردها، دگرگونی ها و پیچیدگی های آن که امروزه با گونه شناسی های مختلف شهری در سراسر کره زمین مواجه هستیم. هیچ تعریفی وجود ندارد که خود را برای همه مظاهر آن اعمال کند و یا توصیف منفردی که همه دگرگونی های آن را پوشش دهد، از هسته اجتماعی جنینی گرفته تا اشکال پیچیده بلوغ آنها و از هم گسیختگی بدنی عصر او. خاستگاه شهر مبهم است، بخش بزرگی از گذشته او را مدفون یا غیرقابل برگشت پاک کرده است و به سختی می توان چشم اندازهای آینده آن را سنجید. اگر میخواهیم پایههای جدیدی برای زندگی شهری ایجاد کنیم، باید ماهیت تاریخی شهر را درک کنیم و بین کارکردهای اصلی آنها، آنهایی که پدید آمده و آنهایی که هنوز میتوان به آن استناد کرد، تمایز قائل شد. در تلاش برای به دست آوردن دید بهتری از وضعیت فعلی آن، باید به خط افق تاریخی نگاه کنیم تا به آثار تاریک سازههای باستانیتر و حتی عملکردهای بدویتر نگاه کنیم. با این حال، این مسیر را رها نکنید که با تمام پیچیدگی ها و پسرفت های آن، از طریق پنج هزار سالها تاریخ ثبت شده، تا آینده در حال ظهور. نویسنده به نوشتن ریشه های شهر ادامه می دهد تا دگرگونی هایی را که این مرد در طول تاریخ تجربه کرد و به اصطلاح مدل رفتار اجتماعی آن را در شهرها تعیین کرد: قبل از شهر، یک روستای کوچک، پناهگاه و روستا وجود داشت. ; قبل از روستا، اردوگاه، مخفیگاه، غار، تپه سنگ. و بالاتر از همه اینها، زمینه خاصی برای زندگی اجتماعی وجود داشت که انسان البته با چندین گونه حیوانی دیگر مشترک است. در تمام سطوح زندگی، برای امنیت به تحرک بازگردید یا برعکس، بی حرکتی برای ماجراجویی . در پارک کلمات: «شهر چیزی بیش از مجموعهای از مردان و امکانات اجتماعی، خیابانها، ساختمانها، برق، تراموا، تلفن است. این چیزی بیش از مجموعه ای از نهادها و ترتیبات اداری است – دادگاه ها، بیمارستان ها، مدارس، پلیس و کارمندان دولتی از انواع مختلف. شهر حالت ذهنی است، مجموعه ای از آداب و سنن و احساسات و نگرش های سازمان یافته ذاتی این آداب و رسوم و منتقل شده توسط این سنت. شهر صرفا یک مکانیسم فیزیکی و ساخت و ساز مصنوعی نیست. در فرآیندهای حیاتی افرادی که آن را تشکیل می دهند درگیر است. این محصول طبیعت و به ویژه طبیعت انسان است» . با انقلاب صنعتی و ظهور ماشین بخار در اواسط قرن هجدهم، ما عصر صنعتی را آغاز کردیم و شهرها به مراکز صنعتی با رشد زیادی جمعیت تبدیل شدند که عمدتاً به دلیل مهاجرت روستایی ناشی از شروع کار دستی اتوماسیون بود. در کشاورزی، و بهبود کیفیت زندگی در شهرها با ورود رشته های نور و لامپ مورد بررسی توسط سر جوزف سوان و توماس ادیسون. بنابراین شهر را می توان از منظرهای مختلفی دید: فضای شهری که از عناصر مادی تشکیل شده است و فضای اجتماعی، تجربیات و عملکردهای شهری.
به قول اینای جامعه شناس ، شهر را میتوان اینگونه تعریف کرد: «شهر بیش از یک واقعیت معماری یا جغرافیایی، یک پدیده اجتماعی است، تولید – و همچنین تولیدکننده – فعالیتهای جمعی انسانی. بیش از همه ساختمانها و جادهها، شهر محل زندگی هر یک از ساکنانش است، این یک فضای اجتماعی در جهان است، زیرا مسیرهای فردی و مراکز کوچکتر زندگی اجتماعی را در خود جای داده است، آنهایی که از نظر اقتصادی مهمتر هستند: خانواده، نزدیک. دوستان، عشق ها». نمایندگی های اجتماعی در سازمان شهر به گفته جودلت، همیشه نیاز به اطلاع از دنیای اطراف ما وجود دارد. علاوه بر تطبیق با آن، ما باید بدانیم چگونه رفتار کنیم، فیزیک بر آن مسلط باشد و از نظر فکری، مشکلاتی را که به وجود میآیند شناسایی و حل کنیم: به همین دلیل است که ما بازنماییها را ایجاد کردیم. در مواجهه با این دنیای اشیاء، افراد، رویدادها و ایدهها (فقط) خودکار نیستند، و در خلأ اجتماعی جدا نمیشوند: ما این جهان را با دیگرانی که گاهی به شکلی همگرا، در تضاد به دیگران کمک میکنند، تقسیم میکنیم. برای درک آن، مدیریت یا مواجهه با آن. به همین دلیل است که بازنمایی ها اجتماعی و در زندگی روزمره بسیار مهم هستند. آنها ما را در راه نامگذاری راهنمایی میکنند و به طور مشترک جنبههای مختلف واقعیت روزمره را در تفسیر این جنبهها تعریف میکنند، تصمیم میگیرند و در نهایت خود را به صورت تدافعی در مقابل آنها قرار میدهند. جودلت]. برای نویسنده، بازنماییهای اجتماعی پدیدههای پیچیدهای هستند که همیشه در زندگی اجتماعی فعال و فعال هستند. بهعنوان پدیدهای پر از ثروت، عناصر بسیاری را یافتیم (برخی از آنها به صورت مجزا مورد مطالعه قرار گرفتند): اطلاعاتی، شناختی، ایدئولوژیک، هنجاری، باورها، ارزشها، نگرشها، نظرات، تصاویر و غیره. با این حال، این عناصر همیشه تحت پوشش دانشی سازماندهی می شوند که چیزی در مورد وضعیت واقعیت می گوید [4. جودلت]. مشخص شده است که نمایندگان اجتماعی روشها – به عنوان سیستمهای تفسیری که بر روابط ما با جهان و با دیگران حاکم است – رفتار و ارتباطات اجتماعی را هدایت و سازماندهی میکنند. به همین ترتیب، آنها در فرآیندهای مختلفی مانند انتشار و جذب دانش، توسعه فردی و جمعی، تعریف هویت شخصی و شریک زندگی، بیان گروه ها و تحول اجتماعی شرکت دارند. بهعنوان پدیدههای شناختی، شامل تعلق اجتماعی افراد با پیامدهای عاطفی و هنجاری، از تجربیات درونیسازیها، شیوهها، الگوهای نقش و تفکر، تلقینشده یا رفتار اجتماعی است.
شهرها از تداخل مبلمان خیابانی رنج می برند و اینکه چگونه رابطه esa می تواند در یک تجربه مثبت و هماهنگ حالت خامی داشته باشد. «بازنمودهای جمعی نحوه تفکر گروه را در روابطش با اشیایی که بر آن تأثیر می گذارد منعکس می کند. برای درک اینکه جامعه چگونه خود و دنیایی را که آن را احاطه کرده است، باید ماهیت جامعه را در نظر بگیریم نه افراد را. بنابراین شهر سناریویی پر از پیام های همپوشانی است که مشخصه ارتباطات شهری است. این توسط نوجیما به عنوان نتیجه تعامل بین بازنمایی های اجتماعی و سناریویی که در آن رخ می دهند تعریف می شود. و از طریق تفسیر این پیامها است که در طراحی شهری شهر (خیابانها، ساختمانها، باغها، میدانها، مبلمان) ظاهر میشود، فرد عناصری را تعریف میکند که شهر را شناسایی میکنند. به گفته نویسنده، “مداخلات با هدف توصیف محیط و این بازنمایی یک ضرورت است که انسان را وادار می کند تا روابط حیاتی را در محیط شما برقرار کند تا اعمال خود را معنا کند” .
فضای شهری لوی استروس از این نظریه دفاع کرد که فضای شهری منطق و ساختارهای زیرین یک مردم را آشکار می کند. برای داشتن خانه های یک روستا یا یک شهر به درستی نوشته می شد. این نسبت توسط روستاییان آگاه نیست، اما می تواند توسط دانشمند علوم اجتماعی که به مطالعه فرهنگ خاص و اشکال سازمان اجتماعی و فضایی آن می پردازد، کشف کند. برای انسان شناس فرانسوی، خود داستان نه ارزش عقلانی دارد و نه ارزش غیرمنطقی. هیچ منطقی در زمان تجمعی یک فرهنگ وجود نخواهد داشت [7. فرایتاگ]. فرارا [8. باربوسا؛ کاستیو؛ دانتاس، ملموسترین مظهر مکان شهری شامل کاربریها و عادات است، به همان میزان که مکان مظهر عینی فضاست. بنابراین، به طور کلی، فضای شهری به عنوان محیطی در نظر گرفته می شود که در آن انسان، به عنوان یک شهروند یا میزبان، دارای آزادی کامل حرکت است که در آن شما می توانید آزادانه و کنترل نشده بین افراد ظاهراً خودمختار تعامل داشته باشید. به عقیده نگارنده، فضای عمومی، ملاقات مبتنی بر نامفهومی در حضور غریبههایی است که در یک محیط مشترک هستند، فضایی برای بیان جمعی، اجتماع، بودن با دیگران و در میان دیگران جشن. همچنین یک فضای جهانی است که در هر زمان و برای هر شخصی کاملاً آزادانه قابل دسترسی است. برای تشومی، خاطره احساساتی را از حافظه شهر برمی انگیزد: «ما یک توانایی ذاتی برای به خاطر سپردن و تصور مکان ها داریم. ادراک، حافظه و تخیل در تعامل دائمی هستند. سپهر زمان حال با خاطره و تصاویر فانتزی ادغام می شود. شهرهایی هستند که در هنگام یادآوری به عنوان تصاویر بصری دور باقی می مانند و شهرهایی هستند که با تمام وضوح یادآوری می شوند. خاطره شهر دلپذیر را با همه صداها و بوها و تنوع نور و سایه اش باز می گرداند» [9. تشومی]. فضاهای یک شهر از طریق نمادها و نشانههایی درک میشوند که خود را از طریق اشیاء، مبلمان، ساختمانها، خیابانها، میدانها، تابلوها، پلهها، پارکینگها و سایر مواردی که هویت مکان را میسازند، آشکار میشوند. موجینا; برانکاگلیون]. «هویت یک مکان معمولاً با تصویری که مردم از این مکان دارند، از عادات جمعیت ساکن، بازنمایی های اجتماعی آنها و همچنین مداخلاتی که با اجرای تجهیزات سیگنالینگ، مبلمان و حتی زیور آلات مانند گلدان ایجاد می کند، توصیف می شود. و گیاهان شایان ذکر است وجود «فضاهای خصوصی برای کاربری عمومی» که توسط شرکت های خصوصی اداره می شود و از پیش تعیین نشده است.
مبلمان شهری وروابط ان با شهر
یک مخاطب خاص برای استفاده از آن، مانند مراکز خرید و بیمارستان ها. همچنین «فضاهای عمومی برای استفاده خصوصی» وجود دارد که به طور تجربی، بدون سازماندهی، توسط کارگران خیابانی و بازرگانان، نگهبانان اتومبیل و روسپی ها ایجاد شده است [3. برانکا-گلیون]». وقتی فضایی را در ذهن دارید «شهر» نمیتواند به هر عنصری فکر کند که به شیوهای خاص است، باید بهعنوان مجموعهای از بخشهایی که یک جمعیت را تکمیل و فراگیر میکنند منعکس شود. هر عنصر ارزش خود را دارد و به ساختن محیطی کمک می کند که در آن جامعه و ساختار شهر به شکل اجتماعی کار کنند [3. فریرا؛ برانکا-گلیون]. فرارا برخی از نشانههای اصلی را که بخشی از ناحیه شهری یک شهر هستند، نشان میدهد: «محیط شهری مجموعهای از نشانهها است: شکل رسمی (شکل شیء ساخته شده)، زبان (نام خیابان)، تبلیغات ( پوسترها)، شاخص های جهت، زیبایی شناختی (مصالح استفاده شده، ویژگی های سبکی نماها، باغ ها، نورپردازی و غیره)، زمینه ای – موقعیت شهری که در آن قرار دارد (و علائم کاربر) – ویژگی رفتار انسان به عنوان یک نشانه» [3. فرارا برانکاگلیون]. در همین راستا میتوان به کینگز اشاره کرد: «شهرها باید فضاهای زندگی، اوقات فراغت، ادغام و فرهنگ را برای شهروندان خود فراهم کنند تا مردان و زنان بتوانند از حق استفاده جمعی از «زندگی در خیابان یا پارک» استفاده کنند. خانواده، ارزش (دوباره) روابط انسانی، بالاخره شهر باید دارای فضاهایی باشد که کیفیت زندگی را ارائه دهد. شهروندان با مکانها همذات پنداری میکنند، همانطور که اهمیت آنها را تشخیص میدهند، شرایط استفاده جمعی از فضاها را به عهده میگیرند و هویت محلی یا جهانی را نمایندگی میکنند» [10. ریس; برالدو؛ خورخه؛ لویتان؛ سیلسکی; سیلوا]. بنابراین فضای عمومی جایی است که از نظر تئوریک می توان افراد را از همه اقشار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیدا کرد که تنوع یکی از ویژگی های فعلی آن است. با این حال، به گفته فریرا، واقعیت کنونی شهرها نمای دیگری را نشان می دهد [10. برالدو، خورخه؛ لویتان؛ Siel-ski; سیلوا]. از دست دادن و بی توجهی به فضاهای عمومی باعث تنزل روابط زندگی افراد در این فضاها می شود و از این رو جستجو برای نهادهای خصوصی برای برگزاری چنین جلساتی بیشتر می شود. بیتفاوتی آشکار دولت نسبت به فضاهای اجتماعی شهر از زمانی تشدید شده است که گروههای تجاری به دنبال مشارکت با دولت برای «هدیه دادن» به شهر با آثاری مانند مراکز خرید، آثاری با ویژگیهای عمدتاً تجاری هستند که بر ناهمواری شهری تأکید بیشتری میکنند. توسعه. به گفته هاروی، «فضاهای شهری مشترک باید به گونه ای طراحی شوند که حتی نقش اجتماعی خود را به طور مؤثر برای شهروندان ایفا کنند. بنابراین نیاز مبرمی به شهروندان وجود دارد که خود شخصیتها آن فضا را احساس کنند که میتوانند از طریق اعمال روزمره، حتی ناخودآگاه، در شهر مداخله کنند، زیرا حق شهر را دارند» [10. هاروی؛ برالدو؛ خورخه؛ لویتان؛ سیلسکی; سیلوا]. 2.1 منظر شهری “منظر” پدیده ای بسیار گسترده است. می توان گفت که برخی پدیده ها برای برخی دیگر «محیط» می سازند. یک اصطلاح مشخص برای محیط گفتاری “مکان” است. در اصطلاح رایج می گویند که اعمال و رویدادها جایگاهی دارند. به گفته شولز، وقتی به چیزی بیش از یک اشاره می کنیم حل این بن بست، «بازگشت به چیزها» است در مقابل انتزاعات و ساخت های ذهنی [6. نوربرت-شولز]. رودریگز، بیان می کند که چشم انداز به عنوان یک منبع روانشناختی و بنابراین منبعی برای سلامت انسان است. این یک راه غیرمستقیم، منبعی با ماهیت اقتصادی و مادی است که با تأثیری که بر فعالیت های خاصی مانند گردشگری، اقامت و فعالیت های تفریحی می گذارد. تحقیقات انجام شده بر روی چشم انداز وجود دارد نشان می دهد که [آن] به شدت بر عملکرد روانی تمرکز دارد، زیرا می تواند مثبت ترین جنبه های عملکرد سوژه را بی حس کند. وجود منظره ای دلپذیر برای یک فرد می تواند تأثیر مثبتی بر عملکرد روانی او داشته باشد. وجود یک چشم انداز همچنین می تواند اثرات ترمیمی بر فردی که در محیط شهری، به ویژه در شهرهای بزرگ تحت تحریک بیش از حد قرار می گیرد، ایجاد کند [11. کورالیزا; رودریگز].
فضاهای یک شهر یا یک محله از طریق نمادها و نشانههایی درک میشوند که خود را از طریق اشیاء، مبلمان، ساختمانها، خیابانها، میدانها، تابلوها، پلهها، پارکینگها و سایر مواردی که هویت مکان را میسازند، آشکار میشوند. موجینا; برانکاگلیون]. هویت یک مکان معمولاً با تصویری که مردم از این مکان دارند، از عادات جمعیت ساکن، بازنمایی های اجتماعی آنها و مهمتر از همه، از مداخلاتی که با اجرای تجهیزات سیگنالینگ، مبلمان و حتی با صدای بلند ایجاد می کند، توصیف می شود. گلدان و گیاهان اهمیت هویت، خواندن آن برای فرد، امکان تصاحب برداشت هایی است که در رابطه با فضای جمعی، عمومی و غیره ایجاد می کند. به معنای خوانایی هر چیزی است که بتوان خواند، رمزگشایی کرد و فهمید. برای خوانایی، یک شهر نیاز دارد که فضاهای آن طراحی شود تا ساکنانش بتوانند محلهها، مکانهای دیدنی، جادهها را تفسیر، بهعنوان یک کل بشناسند. لینچ؛ برانکاگلیون]. 3 مبلمان شهری اصطلاح «مبلمان خیابانی» را میتوان برای تعریف اشیایی که به صورت تعاملی در منظر شهری استفاده میشود و ترجمه آن از مبلمان شهری انگلیسی و همچنین mobilier urbain فرانسوی، برای انتقال ایده مبلمان یا دکوراسیون فضای عمومی استفاده کرد. به گفته کرئوس، واژه مبلمان مفهوم مبلمان یا تزئین را ترجمه می کند (ایتالیایی arredo urbano؛ Arredare = تزئین). شخصیت سودمند نیز بخشی از مفهوم “مبلمان خیابانی” برای مونته نگرو است که عناصری مانند مقالاتی را برای راحتی و آسایش کاربران، به ویژه عابران پیاده تعریف می کند. نویسنده بیان میکند که مبلمان شهری محیطی را میسازد که در آن تعبیه میشود و بخشی از طراحی شهرها است که با کاربران آن و بافت اجتماعی-فرهنگی و محیطی تعامل دارد. مونته نگرو]. همچنین می توان به این نکته اشاره کرد که واژه مبلمان حتی در مورد اقلامی که در فضاهای داخلی ساختمان ها گنجانده شده است، نه تنها دارای ویژگی تزئینی است. به این معنا، فریتاس بیان میکند که عناصر شهری یا مبلمان خیابانی، اشیایی هستند که برای تجهیز شهر و کنایه از اثاثیه خانه در نظر گرفته شدهاند. نویسنده تأکید میکند که «مبلمان خیابانی به زیبایی و عملکرد فضاها میافزاید، به همان شیوهای که ایمنی و راحتی کاربران را ارتقا میدهد» [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ]. Guedes ترجیح می دهد از اصطلاح “تجهیزات شهری” استفاده کند، زیرا او معتقد است که این مفهوم عناصر بزرگتری را نیز در بر می گیرد که برای استفاده در شهرها در نظر گرفته شده است. از نظر نگارنده مبلمان خیابانی زیرمجموعه ای از امکانات شهری است. مورته [14.] به منظور استاندارد کردن اصطلاحات مورد استفاده در بحث در مورد این موضوع، بیان می کند که در برزیل به طور رسمی از اصطلاح “مبلمان خیابانی” استفاده کنید، و بنابراین مناسب ترین مورد برای استفاده در مطالعه است. این مفهوم در پروژه های شهری اوایل قرن هفدهم، با شهرنشینی شهرها که مستقیماً با تزئینات مرتبط بود، متولد شد. اثاثیه خیابانی در سرتاسر عناصر خدمات عمومی برای تجهیز فضاهای عمومی و جاده ها، مانند باجه های تلفن عمومی، چراغ های راهنمایی، علائم راهنمایی و رانندگی جاده ها، تیر چراغ ها، ایستگاه های اتوبوس، دکه های روزنامه فروشی و گل، نیمکت ها، توالت ها، آبنماها و همچنین عناصری که به طور سنتی منظر شهری شهرها را تشکیل می دهند مانند فواره ها، بناهای تاریخی، میدان ها و پارک ها. برخی از نویسندگان، مانند ساتو [3. برانکا-گلیون] و کرئوس [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ] ترجیح می دهند از اصطلاح “عناصر شهری” برای اشاره به بخش هایی استفاده کنند که به طور تعاملی (یا نه) چشم انداز شهرها را تشکیل می دهند. لینچ همان اصطلاح متمایز از آنها را میپذیرد و عناصر شهری را مسیرها، مرزها، محلهها، صلیبها، نقاط تعیینکننده شهر مینامد. مبلمان خیابانی به ترکیب تصویر شهرها و تأکید بر هویت شهر در ارتباط با سایر عناصر تشکیل دهنده خانواده تجهیزات مبلمان خیابانی شهر کمک می کند. لازم به ذکر است که خانواده تجهیزات نیز ممکن است با طراحی خود به جانمایی به موقع تصویر شهر کمک کند و آن را خواناتر کند. این زمانی اتفاق میافتد که فرد بتواند به راحتی نقاط دیدنی، محلهها یا جادههای شهر را شناسایی کند و در نتیجه رابطه هماهنگی بین خود و دنیای اطراف آنها برقرار کند، بدون ترس از سرگردانی یا ایجاد هیجان یا ناامنی ناشی از محیطهای شهری. پاسوس دوم و امیدیو “طراحی یک شهر، و عناصر تشکیل دهنده آن، مادی شدن هویت و بیان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی-اقتصادی آنهاست”. پس می توان گفت که شهر از مجموعه عناصری تشکیل شده است که ویژگی های یک زمان و یک قوم را مشخص می کند. این عناصر می توانند تعامل، شناسایی و ارجاع به شهروندان در سنین مختلف را فراهم کنند و به بازنمایی بصری تاریخ یک قوم تبدیل شوند. مبلمان خیابانی علاوه بر جنبه سودمندی، مکمل منظر شهری است و به فرهنگی، سیاسی و اجتماعی-اقتصادی شهر محل زندگی آنها کمک می کند. باسو; ون در لیندن]. ایده مبلمان خیابانی در بین نویسندگان و موضوعات متفاوت است. از نظر عقل سلیم به معنای مبلمان خیابانی به عنوان عناصری است که به راحتی و امکانات تفریحی جامعه مانند بانک ها، روکش ها و سایر تجهیزات مشابه کمک می کند. با این حال، این مفهوم بسیار گسترده تر است، و شامل عناصری است که امکان استفاده از فضاها، ارائه راحتی، حفاظت، خدمات، اطلاعات، تنبلی، فرهنگ و غیره را می دهد. باسو; Van Der Linden تعریف میکند: «مبلمان خیابانی در بعد بخشی، در سطح خیابان قرار دارد و با توجه به پیامدهای آن در قالب تجهیزات شهری، نمیتوان آن را فرعی دانست. همچنین برای طراحی شهر و سازماندهی آن برای کیفیت فضا و راحتی از اهمیت بالایی برخوردار است.
مبلمان و ارتباط آن با کیفیت منظر شهری جان و ریس بیان میکنند که در آگاهی محیطی، باید بر اهمیت ویژگیهای فیزیکی و معانی منظر در رابطه بین این و مبلمان شهری، برای وجود تأکید کرد. از یک چشم انداز واجد شرایط محیط با کیفیت به واکنش های مثبت اشاره دارد لنگ را می توان به عنوان مردم “بیولوژیکی” همسایه در نظر گرفت. در این مفهوم هم جنبههای طبیعی محیط و هم ویژگیهای مصنوعی وجود دارد. برای نویسنده، همه این عناصر، طبیعی و مصنوعی، «محیط زیستی و اجتماعی» را تشکیل میدهند که طراحی شهری با آن مرتبط است. محیط ساخته شده بخش مهمی از دنیای مصنوعی است که توسط افراد برای دستیابی به اهداف خاصی با نتایج فیزیکی و زیبایی شناختی متفاوتی تهیه شده است [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ]. برای لنگ، مبلمان شهری، به عنوان یک جزء چشم انداز باید واجد شرایط برای برآوردن الزامات زیبایی شناسی در نظر گرفته شود. بسیاری از مردم زیباییشناسی را چیزی میدانند که برای هر فرد متفاوت است، اگرچه بررسیها نشان میدهد که میتوان از نظر علمی و کمی ویژگیهای زیباییشناختی را با شناسایی الگوهای ترجیحی مطالعه کرد [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ]. در رویکرد به زیباییشناسی شهری، ادراک منظر تحت تأثیر ویژگیهای محیطی رسمی و نمادین است. متغیرهای رسمی ساختار فرم ها را برجسته می کنند، در حالی که جنبه های نمادین بر اهمیت آن تأکید می کنند. بسیاری از نویسندگان، اگرچه اهمیت جنبههای نمادین را نادیده نمیگیرند، اما بر تأثیر ویژگیهای صوری در ادراک و ترجیح افراد تأکید میکنند [13. لنگ; لینچ؛ یوینگ; کوواریک و همکاران; جان و ریس]. توسعه پروژه های مربوط به منطقه شهری، چالش طراح، به گفته اسکندر، رابطه بین شهر و عادات آن است. «انسان نیاز به ساختمانهای جدید (شکل) را تعیین میکند و محیط فیزیکی که توسط زمین موجود فراهم میشود، زمینهای را برای شکل رشد شهر فراهم میکند». برانکاگلیون]. برای Brancaglion، تجربه در حل یک مسئله را نمی توان به عنوان ایده آل و قطعی تایپ کرد، زیرا هر متغیری در زمینه می تواند این راه حل را به یک معضل جدید تبدیل کند. در مورد مبلمان شهری، این معضل خود را به صورت اشیایی بدون هیچ گونه پیوندی با محیط اطراف خود نشان می دهد، یعنی با ویژگی های جهانی توسعه یافته است، اما در اکثر محیط هایی که در آن نصب می شوند، مناسب نیستند [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ].
معمولا مبلمان خیابان را به تنهایی در فضای عمومی ارزیابی می کند. با این حال، باید آن را در بافت وسیع تر شهر قرار داد و نه صرفاً به عنوان یک عنصر تزئینی. برای برنامه ریزی این معیار مبلمان خیابانی با توجه به جنبه های کارکردی، عقلانی و عاطفی ضروری است [16. پلیزاری; کرئوس]. به تندی [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ]، شش عنصر وجود دارد که در انتخاب لوازم جانبی برای مکان های عمومی باید در نظر گرفته شود: عملکرد، دوام، ماندگاری، شدت استفاده، هزینه و ویژگی مکان. رابطه بین عناصر مختلف که به عنوان مبلمان خیابانی موجود در فضاهای عمومی باز شناخته می شوند معمولاً تصوری را که مردم از شهرهای خود دارند تغییر می دهد. بی توجهی به کارکرد یا تصور جمعیت استفاده کننده در طراحی مبلمان شهری می تواند کارکرد خود را انجام نمی دهد یا به درستی استفاده نمی شود و همچنین مانع استفاده از مکان هایی می شود که این عناصر اجرا شده اند. مونته نگرو؛ مورته]. مبلمان خیابانی با هماهنگی با عناصر اطراف و انجام عملکردهایی که برای آن طراحی شده است، می تواند زیبایی شناسی منظره را افزایش دهد و رضایت بیشتری را در استفاده جامعه از فضا ایجاد کند. مطالعات نشان می دهد که اجرای مبلمان شهری می تواند به آلودگی بصری چشم انداز کمک کند و بر محیط ارزیابی زیبایی شناسی تأثیر بگذارد [3. Guedes; Wohlwill; ناصر; مورته; نوجیما؛ برانکاگلیون، 2006]. برای Guedes [18.]، پروژه های مبلمان خیابانی باید در تلاش برای بهبود کیفیت عناصر ایجاد شده و بهبود درک محیطی که در آن مستقر شده اند، ارزیابی شوند. اما برای باسو و لیندن [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ]، بزرگترین چالش طراح زمانی است طراحی این نوع مبلمان برای یافتن هماهنگی بین منحصربهفرد بودن اشیا در فضای شهری و زیباییشناسی مکانی است که در آن قرار میگیرند. ریبیرو مارتینز و گاما [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ] نشان می دهد که دفع نامناسب عناصر در پیاده روها را می توان مانعی برای استفاده از فضاهای عمومی دانست. در کتابچه راهنمای شهر لندن، خیابانها برای همه، مجموعهای از توصیهها در مورد پیادهسازی و طراحی مبلمان خیابانی به منظور ایجاد خیابانهای جذاب، ایمن و دلپذیر برای کاربران آمده است، زیرا ترجیح افراد فضاهای خاص تحت تأثیر قرار میگیرد. چیزهای دیگر، توسط عناصر شهری. برخی تحقیقات همچنین نشان می دهد که مبلمان می تواند به طور قابل توجهی بر ترجیح افراد برای خیابان های خاص تأثیر بگذارد، همانطور که Kilicaslan، Malkoc و Turel نشان می دهد [17. جان]، به عنوان مثال، در مطالعه بر اساس فیزیکی، بصری و کاربری، خیابان های مدرن، سنتی و نوسازی شده را مقایسه کرد. به گفته نویسندگان، وجود مبلمان خیابانی میتواند بر استفاده از چنین فضاهایی تأثیر بگذارد، زیرا رتبهبندیهای منفی میتواند با عدم کفایت عناصر نسبت به انتظارات مردم مرتبط باشد. به طور مشابه، نتایج جستجو مهتا [مبلمان شهری وروابط ان با شهر ] نشان می دهد که وجود مبلمان خیابانی مناسب در پیاده روها می تواند مهم ترین محیط را برای افراد ایجاد کند تا استفاده اجتماعی از فضاهای باز را برانگیزد و بنابراین نه تنها جنبه های عملکردی عناصر، بلکه آسایش را نیز باید در نظر گرفت. کاربران . ملاحظات پایانی شهرها میزبان شیوه های شهری بی پایانی هستند که فرهنگ مردم و ترجیحات، عادات و آداب و رسوم آنها را آشکار می کند. شهر چه در رابطه با عادات اجتماعی و چه در رابطه با استفاده از شیوه ها و مالکیت خیابان ها، پیاده روها و مبلمان خیابانی، مؤلفه فرهنگی و هویتی را از مبدأ خود آشکار می کند و منعکس کننده محیط و محیطی است که برای بازنمایی نیروها ایجاد شده است. سیاست های جامعه و کنترل به طور مشابه، شهر از سازمان فضایی خود آشکار می شود و به عنوان کمکی به پویایی اجتماعی، امکانات شهری را ارائه می دهد که یکپارچگی، شناسایی، محیط، خدمات و آسایش را به ساکنان خود نشان می دهد. و ادغام این منطق فضایی و برنامه ریزی شهری به عنوان پروژه سازه های صنعتی نیازمند تلاش فنی و خلاقانه برای واجد شرایط بودن فضاهای باز عمومی یا بسته است، از implanatação این مجموعه تجهیزات شهری که معمولاً بخشی از منظر شهری شهرها هستند. این ساختارها باید با محیط اطراف خود گفتگو کنند و به افراد اجازه دهند تا با شهر و خدمات ناشی از آن احساس “آرامش” کنند تا آسایش بصری بهتر و حس سازماندهی و تعلق مناسبتر به انسان مدرن را فراهم کنند.